مدح و شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
ای مـرثـیهها اشک بـریـزید بـرایش خون گریه کنید دیدهها بهر عـزایش بر مرد غـریبی که به خود یار ندیده ای حنجرهها روضه بخوانید برایش حـتـماً شـده او مـحــتـرمِ دیـدهٔ زهـرا هر کس که حسن گشت به لب شور و نوایش مظلومتـرین زادۀ زهـرا شده مسموم زهری که بلا گشته ولی گشته دوایش کُـشتند ولی دست ز کـیـنه نکـشـیدند تیر است که آید عوض دستِ عطایش در لحظهٔ آخـر به برادر نگهـش بود چون نیست عزایی به بزرگیِ عزایش |